خواب ها تعبیر دارند؟
به گزارش وبلاگ ساعتچی، تهران (پانا) - نظرات مختلفی در مورد خواب و رویا و تعبیر خواب وجود دارد، اما اینکه به واقع چقدر این خواب ها می توانند در زندگی تاثیرگذار باشند و چقدر نشانه ای برای وقوع اتفاقی باشند، آنالیز های علمی زیادی احتیاج دارد، چرا که شاید رویاها و خواب ها باعث شناخت واقعیت های پنهان در زندگی هر فرد باشد.
به گزارش فرارو، از دورترین گذشته هایی که می شناسیم تا همین امروز، رویا ها هیچوقت اهمیت خود را از دست نداده اند. شاید نگاه انسان به رویا تغییر نموده باشد، اما هنوز هم این اعتقاد وجود دارد که رویا ها چیز هایی پنهان را آشکار می نمایند. فیلسوفان و حکیمان گذشته رویا را دریچه ای به عوالم غیبی و حوادث آینده می دانستند و امروز هم روانشناسان آن را دریچه ای به جهان درونی انسان و نمایشی از لایه های پنهان روان انسان می دانند.
پس از یک جهت فرقی نمی نماید که ما کدام دیدگاه را داشته باشیم؛ در هر صورت چیزی که قابل انکار نیست اهمیت رویا است. چه رویا را نوعی امکان ارتباط با جهان معنوی بدانیم و چه آن را تصویری از زوایای پنهان روح خودمان به حساب بیاوریم، در هر صورت شناختن رویا و فهم معنی آن اهمیت زیادی برای ما خواهد داشت و مثل راهی به سمت یک زندگی آگاهانه تر و عمیق تر خواهد بود.
اما اگر اینطور است چرا بیشتر ما چندان اهمیتی به این بخش از زندگی مان نمی دهیم؟ چرا بیشتر ما هیچوقت در این راستای که مثل یک جادۀ اسرارآمیز جنگلی ما را به عمق راز های وجود خودمان راهنمایی می نماید قدم نمی گذاریم؟ احتمالا دلایل مختلفی برای این بی توجهی وجود دارد، اما شاید یکی از مهم ترین دلایلش این باشد که اصلا نمی دانیم باید با رویاهایمان چه کار کنیم. چطور باید آن ها را بشناسیم؟ چطور باید از آن ها استفاده کنیم؟ و یا حتی چطور باید از آن ها لذت ببریم؟
بله، شاید فهم حقیقت نهایی رویا کاری باشد که از عهدۀ هیچ کس برنیاید، اما برای وارد شدن به این قلمرو راه هایی وجود دارد. چه اندیشمندان قدیمی و چه روانشناسان امروزی، راه هایی برای شناختن یا به اصطلاح تعبیر رویا پیشنهاد نموده اند که شاید در جزئیات و در پیش فرض ها خیلی با هم فرق داشته باشند، اما در کل بی شباهت نیستند.
در اینجا چند گام ساده را معرفی خواهیم کرد که شما را وارد راستا شگفت انگیز تعبیر رویا می نماید. قدم گذاشتن در این راستا فایده های بسیار بزرگی مثل دست یافتن به نوعی خودشناسی خواهد داشت. اما حتی صرف نظر از این فایده های بزرگ، حداقلش این است که از این کار لذت خواهید برد.
1. اولین قدم خیلی خیلی ساده است. اگر کتاب های تعبیر رویا را در خانه دارید اصلا به آن ها دست نزنید؛ همان کتاب هایی که می گویند تماشا اسب در خواب به این معناست و تماشا مار به آن معنا. این کتاب ها شاید کاربرد هایی داشته باشند، اما شما اگر می خواهید معبّر و مفسر رویا های خودتان بشوید باید راستا خیلی شخصی تری را دنبال کنید و این نسخه های کلی خیلی به کار شما نخواهند آمد.
2. اگر قرار است رویاهایمان را تعبیر کنیم و به معنا هایی که در پشت آن ها پنهان است دست پیدا کنیم، طبیعتاً باید به یاد داشته باشیم که چه خواب هایی دیده ایم. پس گام دوم این است که از همین الان به بعد هر رویایی را که در خواب می بینید یادداشت کنید. سعی کنید بلافاصله بعد از بیدار شدن این کار را بکنید، چون خاطرۀ ما از رویا هایی که می بینیم بسیار فرّار و متزلزل است. هرچقدر زمان بیشتری بگذرد ممکن است قسمت های بیشتری از رویا را فراموش کنیم و یا حتی در تخیلمان چیز هایی را به آن اضافه کنیم که اصلا در رویا وجود نداشته اند.
سعی کنید همۀ جزئیات را بنویسید: اینکه مکان رویا کجا بوده؛ چه آدم ها یا موجوداتی در آن بوده اند؛ در زمان تماشا رویا چه احساسی داشته اید؛ چه فکری می نموده اید؛ چه حرف هایی زده شده؛ چه کار هایی اجرا شده و هر چیز دیگری مثل این ها.
3. بعد از اینکه رویای خودتان را نوشتید و مطمئن شدید که جزئیات آن را از دست نمی دهید، در یک زمان مناسب که حضور فکر کافی داشتید دوباره به آنچه نوشته اید نگاه کنید. تک تک عناصر و جزئیات رویا را در فکرتان حاضر کنید و به این فکر کنید که هر کدام از آن ها چه چیز ها یا احساس های دیگری را برای شما تداعی می نماید. این تداعی ها را هم یادداشت کنید.
مثلا اگر خواب دیده اید که دارید در یک باغ سیب قدم می زنید به این فکر کنید که سیب برای شما چه معنایی دارد. ممکن است شما علاقۀ زیادی به طعم سیب نداشته باشید؛ پس این را بنویسید. ممکن است با اینکه طعمش را دوست ندارید فکر کنید که میوۀ خیلی مفیدی است؛ این را هم بنویسید. ممکن است در فرهنگ خانواده یا اجتماعی که شما در آن زندگی می کنید این میوه را به نوعی مقدس یا خوش یمن و با برکت بدانند؛ بنویسید. پدربزرگ شما باغ سیب داشته؟ نامزد شما به سیب علاقه دارد؟ مادرتان همواره توصیه می نماید که سیب بخورید؟ همۀ این ها را بنویسید. دربارۀ عناصر دیگر رویا مثل باغ و قدم زدن هم همین کار را بکنید. خواهید دید که یک رویای ساده چه شبکۀ بزرگی از تداعی ها را از فکر شما بیرون می کشد.
4. حالا مواد و مصالح لازم برای تبدیل شدن به یک معبّر را در اختیار دارید و وقتش رسیده که کار اصلی را انجام بدهید. این مرحله مثل حل کردن یک معما یا جور کردن یک پازل است. ببینید کدام تداعی ها می توانند در کنار هم یک تصویر منطقی و معنادار را بسازند. یعنی مثلا کدام تداعی سیب در کنار کدام تداعی ها از باغ و قدم زدن می توانند یک معنای واضح بسازند که به زندگی شما مربوط باشد. شاید یکی از مهم ترین تداعی های قدم زدن برای شما، حفظ تناسب بدن به وسیله ورزش باشد؛ و شاید باغ برای شما تداعی نمایندۀ محیط سالم و عاری از آلودگی باشد. پس وقتی این تداعی ها را در کنار تداعی سیب به عنوان یک میوۀ مفید بگذارید، می توانید به این نتیجه برسید که در عمق فکر شما دغدغۀ کوشش برای کسب یا حفظ سلامتی وجود دارد. دغدغه ای که ممکن است در بیداری آن را نادیده گرفته باشید و روان شما می خواهد آن را به شما گوشزد کند.
شاید به شکل های دیگری هم بگردد این پازل را حل کرد و تداعی های دیگری را هم بگردد با هم به صورت منطقی مرتبط کرد. قرار نیست رویا فقط و فقط یک معنا داشته باشد. فکر ما مثل یک هنرمند خلاق است که می تواند معانی مختلفی را در دل یک تصویر یا داستان واحد بگنجاند. هرچقدر تصاویر منطقی بیشتری از دل رویاهایتان بیرون بکشید به خودتان نزدیک تر شده اید و به آن چیز هایی در خودتان توجه نموده اید که شاید بدون کوشش برای تفسیر رویا هرگز به یادشان نمی افتادید.
5. شما حالا معبر رویا های خودتان شده اید، اما هنوز می توانید به سطوح بالاتر و لایه های عمیق تری هم نفوذ کنید. برای این کار تعداد زیادی از رویا هایی را که یادداشت نموده اید در کنار هم بگذارید و سعی کنید عناصر مشترک و تکرارشوندۀ آن ها را پیدا کنید. مثلا اگر قدم زدن در باغ یا پرواز کردن یا فرار کردن یا هر چیز دیگری هست که در رویا های شما تکرار می گردد آن ها را جدا کنید و در کنار هم بگذارید و سعی کنید همان کاری را که در خصوص عناصر یک رویا کردید در خصوص این عناصر تکرارشونده هم انجام بدهید. این کار می تواند شما را به سمت بینش هایی عمیق تری نسبت به خودتان راهنمایی کند و درک درونی و عمیقی که فکر شما از هدف و مسئولیت شما در زندگی دارد را برایتان آشکار کند.
این نکتۀ مهم را همواره به یاد داشته باشید که آن چیزهایی که در رویا می بینید نمادپردازی های فکر شما هستند و به همین دلیل است که کتاب های تعبیر خواب می توانند ما را از حقایق شخصی و درونی خودمان دور نمایند. هر آدمی احساسات و افکار خاص خودش را راجع به چیزها و رویدادها دارد. احساسات، افکار و خاطرات من و شما نسبت به اسب یا سیب کاملا با هم فرق دارد. ممکن است به خاطر اشتراکات فرهنگی یک سری تشابهات کلی هم وجود داشته باشد اما اصل این است که معنی چیزها را از دل زندگی و خاطرات خودمان بیرون بکشیم. شما اگر برای تعبیر رویاهایتان پیش روانکاو هم بروید، او از روی یک کتاب تعبیر خواب معنی خواب شما را پیدا نمی نماید بلکه سعی می نماید تا بفهمد که معنی آن رویا برای شما چیست.
نکتۀ نهایی: بگذارید همۀ این مراحل را به وسیله یک مثال ساده یک بار دیگر و به شیوه ای دیگر بیان کنیم. شما وقتی بخواهید به قلمرو فکری یک هنرمند نویسنده یا فیلمساز نفوذ کنید چطور این کار را می کنید؟ چطور می توانید بفهمید که یک کارگردان چگونه به جهان نگاه می نماید و چه معنایی برای زندگی قائل است؟ ساده است؛ شما به وسیله نقد و تفسیر فیلم هایش این کار را می کنید؛ به وسیله تفسیر نماد هایی که در آثارش ظاهر می شوند. خود شما یا به عبارت بهتر روح شما هم یک کارگردان خلاق است که هر شب یا هر چند شب یک بار فیلم هایی را روی پردۀ خیال شما به نمایش می گذارد؛ فیلم های ترسناک، عاشقانه، مهیج یا انواع دیگر.
پس وقتی بیدار می شوید مثل منتقدی باشید که از سینما بیرون آمده. فیلمی را که دیده اید نقد کنید و نمادهایش را بشناسید و با هم مرتبط کنید. سعی کنید مفهوم فیلم را استخراج کنید. تعبیر رویا درست مثل نقد فیلم است. کارگردان درونی تان را به وسیله آثارش بشناسید. خواب های تان را نقد/تعبیر کنید و خودتان را بهتر بشناسید.
منبع: خبرگزاری پانا