این دندانپزشک به بوی مدرسه اعتیاد دارد! ، ساخت مدرسه3 قلو در قلعه حسن خان
به گزارش وبلاگ ساعتچی، او دندانپزشک، استاد دانشگاه و از خیّران مدرسه سازی است که تا به امروز برای اعتلای آموزش و پرورش کشور بانی ساخت 6 باب مدرسه در اطراف تهران و محله های محروم منطقه18 شده است.
به گزارش وبلاگ ساعتچی، دکتررضا گل نراقی دندانپزشک، در میان انجام کارهای خیر و عام المنفعه مدرسه سازی از همه ماندگارتر می داند؛ چرا معتقد است پیشرفت فرهنگ یک جامعه به مدرسه و آموزش و پرورش گره خورده است. او در این باره می گوید: همواره در ذهنم بود تا کاری ماندگار انجام دهم. چون معتقدم عمر جاودان نداریم اما می توانیم تا زمانی که زنده هستیم برای یاری به دیگران کار و در واقع گره گشایی کنیم. در ادامه با دکتر رضا گل نراقی دندانپزشک خیر مدرسه ساز بیشتر آشنا می شوید. مدارسی که نراقی ساخته شامل یک مدرسه سه قلو در شهرقدس(قلعه حسن خان) در حاشیه منطقه18، خیابان شهید بداغی، خیابان آزادی می گردد، یک مدرسه دیگر هم در حال ساخت در خیابان گاندی است.
خواندنی های بیشتر را اینجا دنبال کنید
معلم شیمی با دو دستش روی تخته می نوشت
دکتر رضا گل نراقی با یادی نوستالژی های دوران کودکی و نوجوانی به ویژه روزهای تحصیل در دبیرستان سر صحبت را باز می نماید: بچه منطقه12، خیابان ری در محله سرچشمه هستم. دبیرستان ادیب در خیابان لاله زار حوالی چاپخانه روزنامه کیهان درس می خواندم. تابستان ها برای تقویت درس هایم و آشنایی بیشتر معمولاً در این مدرسه نامنویسی می کردم و درس می خواندم. همه دبیران این مدرسه برایم جذابیت خاصی داشتند و مطالب زیادی برای آموزش چه از لحاظ علمی، اخلاقی داشتند. باقر نحوی که کتاب های ریاضی آن مقطع را تألیف نموده، بود. علاوه بر ریاضیات، زیست جانوری هم درس می داد. آقای شاهین مؤلف کتاب زمین شناسی، زمین شناسی را تدریس می کرد. علی نعیمی دبیر شیمی که شنیدم زنده است و امیدوارم همواره سلامت باشد معمولاً فرمول های درس شیمی را دو دستی روی تخته سیاه می نوشت. با دست چپ یک طرف فرمول های درس شیمی و با دست راست مطالب درسی را روی تخته سیاه می نوشت ...
به عقیده دکتر گل نراقی معمولاً انسان ها براساس تقسیم نیمکره راست و چپ مغز گرایش متفاوتی دارند. افراد متمرکز بر نیمکره راست به عرفان، عشق علاقه مند هستند و افراد متمرکز بر نیمکره چپ به فیزیک، منطق و استدلال بیشتر توجه دارند. او به رغم علاقه اش به فیزیک در دبیرستان رشته طبیعی را انتخاب می نماید و در دانشگاه رشته پزشکی را ادامه می دهد. او یکی از نخستین افرادی است آموزش ایمپلنت را به صورت علمی به در ایران باب کرد. نراقی در این باره شرح می دهد: تا مقطع دکترای دندانپزشکی را در دانشگاه تهران خواندم و بعد از دوران سربازی برای یادگیری دوره های تخصصی راهی کشور آمریکا شدم. سال 1360 برای خدمت به کشورم به ایران بازگشتم. تقریباً ده سالی کار تدریس در دانشگاه و درمان بیماران در مطب را انجام می دادم که آگهی دکتر برن مارک کاشف علمی ایمپلنت در دندانپزشکی را دیدم. برای آشنایی با این شاخه از علم پزشکی راهی کشور سوئد و کلینیک دکتر برن مارک شدم. در واقع نخستین ایرانی بودم که آموزش این علم را دیدم و آن را به ایران آوردم تا به عنوان مطالب درسی دوره دکتری و بعد از دکتری در دانشگاه تدریس گردد و البته علم ایمپلنت در دندانپزشکی ایران و جهان بود اما با وجود این پزشک باعث تا به صورت علمی قابل اجرا باشد.
دغدغه ذهنی کار خیر و بیمار خیر
همواره در ذهنم بود تا کاری ماندگار انجام دهم. چون معتقدم عمر جاودان نداریم اما می توانیم تا زمانی که زنده هستیم برای یاری به دیگران کار و در واقع گره گشایی کنیم. دکتر گل نراقی این را می گوید و ادامه می دهد: در اطرافم افراد زیادی را دیده بودم که دارایی زیادی داشتند اما نمی دانستند این ثروت و دارایی را در چه راهی هزینه نمایند. علاقه مند کار خیر به ویژه مدرسه سازی بودم. معتقدم مدرسه سازی از همه کارهای خیر بهتر است چون باعث بالا رفتن فرهنگ و تخصص و اعتلای فرهنگ جامعه می گردد. اما نمی دانستم از کجا باید آغاز کنم. به کار ساختمان سازی وارد نبودم و از همه مهم تر تدریس در دانشگاه و طبابت در مطب برای من فرصتی برای انجام کارهای ساختمانی نمی گذاشت.
گره این ماجرا به دست یکی از بیماران خیر باز می گردد و دکتر گل نراقی در پی دغدغه ذهنی اش قدم در مسیر مدرسه سازی می گذارد. او در این باره شرح می دهد: بیماری به نام مسعود عشقی داشتم که خانوادگی اهل کار خیر بودند. به واسطه او با مجمع خیّران مدرسه ساز و خدا رحمت کند مرحوم دکتر حافظی مرد خوشنامی که نامش در تاریخ ایران حک شده آشنا شدم. آشنایی با مجمع یاری کرد تا به خواسته ام، مدرسه سازی، برسم.
پدرم در محله مان مدرسه ساخته بود
ساخت مدرسه سه قلو در شهر قدس نخستین گام در مسیر مدرسه سازی نراقی بود. او معتقد است به مدرسه سازی و بوی مدرسه اعتیاد پیدا نموده و برای پرورش نسلی پویا و نخبه تا جایی که می تواند مدرسه سازی می نماید: بعد از شهر قدس، یکی درخیابان شهید بداغی و یک مدرسه دیگر هم در خیابان آزادی ساختم. برای ساخت این مدرسه چندین خیر پیشقدم شده بودند که کار آنها به نتیجه نرسید و در نهایت پیگیر ساخت این مدرسه در محدوده فرهنگی تهران شدم. چون مقابل آن ساختمان نخبگان و کمی آنطرف تر هم دانشگاه صنعتی شریف واقع شده. احساس کردم ساخت این مدرسه یاری زیادی به پرورش دانش آموزان نخبه یاری زیادی می نماید.
مدرسه سازی در خانواده دکتر گل نراقی به نحوی مورثی است. او با یادی از پدر مرحومش تعریف می نماید: سال های نخست دوست نداشتم کسی از کارم با خبر گردد. اما بعدها فکر کردم با اعلام آن می توانم باعث تشویق دیگران به مدرسه سازی شوم. همین انگیزه ای شد برای اعلام کار مدرسه سازی ام. 4 ساله بودم که پدرم را از دست دادم. سه خواهر بزرگ تر از خودم و یک برادر کوچک تر دارم. چند وقت پیش یکی از خواهرهایم که مقیم کاناداست، ایران آمده بود و وقتی از ماجرای مدرسه سازی هایم با خبر شد، گفت: پدر ما در زمان حیاتش در همان محله قدیمی یک مدرسه دخترانه ساخته است و تو جا پای پدرمان گذاشتی.
رابطه مدرسه سازی و پیشگیری از مهاجرت مغزها
دکتر گل نرافی مدرسه سازی را برای پیشگیری از مهاجرت مغزها به خارج از کشور بسیار مؤثر می داند و با ذکر خاطره ای می گوید: معمولاً برای آشنایی و آموزش دانش آموزان با بهداشت دهان و دندان به مدرسه هایی که ساختم سر می زنم. گاهی برای بچه ها مسواک هدیه می برم. یک بار سر کلاسی 30 نفره در یکی از مدارس که ساخته بودم رفتم. اعلام کردند همه دانش آموزان این کلاس همه معدل بالای 19 دارند. خیلی راضی شدم در مدرسه ای که ساخته بودم دانش آموزان نخبه درس می خواندند. به همین علت به همه کسانی که توانایی مالی کار خیر دارند توصیه ساخت مدرسه دارم. در واقع مدرسه است که باعث رشد فرهنگی هر جامعه ای می گردد. اما به شرطی شرایطی فراهم باشد تا این نخبه های مدارس، المپیاد و کنکور فکر مهاجرت به خارج کشور را نداشته باشند. بلکه آنچه را آموخته اند به مردم کشور خودشان ارائه دهند.
منبع: همشهری آنلاین