سال سریال های ضعیف و درس هایی که صدا و سیما باید بگیرد
به گزارش وبلاگ ساعتچی، صدا و سیما در سال 1401 کارنامۀ بسیار ضعیفی در حوزۀ سریال سازی داشت و با وجود تولیدات پرشمارش نهایتا چیزی جز داستان هایی کشدار، بی کشش و شعارزده به مخاطب ارائه نکرد.
وبلاگ ساعتچی | قرار نیست هر سریالی که از تلویزیون پخش می گردد عالی و درجه یک باشد. سریال های ضعیف همواره و همه جای جهان پیدا می شوند و برترین تیم های سازنده هم ممکن است کار های ضعیفی در کارنامه شان داشته باشند. اما سال جاری تعداد سریال های بسیار ضعیف صدا و سیما بیشتر از آن بود که بتوانیم آن را به پای اتفاق بگذاریم؛ ظاهرا مسئله ای جدی در رویکرد این رسانه به موضوع سریال سازی وجود دارد که اگر فکری به حال آن نگردد این مسیر رو به قهقرا ادامه پیدا خواهد نمود.
به گزارش وبلاگ ساعتچی ؛ در نوروز 1401 زیرخاکی 3 تنها نقطۀ روشن کارنامۀ صدا و سیما در حوزۀ سریال بود. این سریال با موقعیت های مجذوب نماینده، دیالوگ های ظریف و فکرشده و بازی های درخشان پژمان جمشیدی و ژاله صامتی توانست جاذبۀ دو فصل قبلی اش را حفظ کند و مخاطبان پرشمارش را راضی کند. اما این موفقیت در طول سال و در سایر سریال ها به هیچ وجه تکرار نشد.
سریال های طنز دیگری که سال جاری فراوری شدند واقعا هیچ نشانی از طنز نداشتند و در تمام قسمت هایشان شاید حتی یک لبخند هم به لب بیننده نمی آوردند. سریال خداداد که نوروز سال جاری از شبکۀ دو پخش شد نمونه ای از این طنز های ناموفق بود. این سریال نه داستان مجذوب نمایندهی داشت و نه موقعیت های بامزه ای ایجاد می کرد؛ ظاهرا تنها چیزی که قرار بود مخاطبان را بخنداند این بود که بازیگران دیالوگ های معمولی و بی مزه شان را با داد و فریاد بیان می کردند! مخاطبانی که به امید تماشای یک داستان مفرح پای این سریال می نشستند، چیزی جز گرفتاری و مشکل و درگیری نمی دیدند. دردسر های شیرین، چشم بندی و خوشنام هم از همان سریال های ظاهرا طنزی بوده اند که باید ذره بین برمی داشتید و در آن ها در پی یک نکتۀ بامزه می گشتید.
در خارج از حوزۀ طنز نیز وضع سریال های سیما به همین منوال بود. صدا و سیما برای تبلیغ برخی از سریال های پرهزینه ترش به سراغ بیلبورد های شهری هم رفت، اما وقتی خود سریال ها هیچ نقطۀ قوتی نداشتند، تبلیغات چه فایده ای می توانست داشته باشد؟ سریال مستوران یک افتضاح تمام عیار بود؛ داستانی بی سر و ته و کشدار با دیالوگ های مضحک و بازی های ضعیف که تازه می خواست کلی پیغام و محتوا را هم به مخاطب منتقل کند!
گیل دخت نمونۀ دیگری از سریال های نسبتا پرهزینۀ سال جاری است که با تقلیدی آشکار از سریال های تاریخی کره ای ساخته شده، اما متاسفانه حتی در زمینۀ تقلید هم ناکام مانده و جز داستانی کشدار و نامنسجم و فاقد ضبط و ربط منطقی چیزی برای ارائه کردن نداشته است.
سریال های امنیتی مثل شهباز و تمام رخ هم که ظاهرا تازگی ها خیلی مورد علاقۀ سیاستگذاران تلویزیون واقع شده اند، بیشتر از اینکه قصه هایی معماگونه و مجذوب نماینده باشند، خاله بازی هایی سرد و بی جاذبه هستند که ساختار همۀ آن ها شبیه هم است؛ چند نفر در یک اتاق پای چند مانیتور می نشینند و اوضاع زمین و زمان را رصد می نمایند و نهایتا همۀ جاسوسان را به دام می اندازند و توطئه ها را خنثی می نمایند؛ حالا این وسط مجذوب نمایندهیت و کششی هم اگر در داستان نبود خیلی مهم نیست!
می توان نام های زیادی را به لیست ناموفق های سال جاری اضافه نمود؛ از نجلا و برف بی صدا می بارد تا بی همگان و بی نشان و آقای قاضی. بیشتر از 30 سریال نو سال جاری از صدا و سیما پخش شد که یکی از یکی ضعیف تر و بی رمق تر بودند؛ داستان منسجم، خلاقیت ها و چرخش های غافلگیرنماینده، حال و هوای شاد، فضاسازی های خیال انگیز، بازی های دلنشین و دیالوگ های ماندگار و تاثیرگذار آن چیز هایی بودند که سال جاری حسرتشان به دل مخاطبان تلویزیون ماند.
این عدم موفقیت در این سطح گسترده نمی تواند اتفاقی باشد. صدا و سیما اگر نگران از دست دادن مخاطب باشد باید دلایل این افول چشمگیر را با نگاهی باز و بدون تعصب شناسایی و رفع کند. از دست دادن چهره های برجستۀ تلویزیون حتما یکی از همین دلایل است. صدا و سیما به جای اینکه به چهره های تاثیرگذار و مخاطب پسند خودش عنوان سلبریتی بی سواد بدهد، باید این واقعیت را به رسمیت بشناسد که جذب مخاطب احتیاج به هنر دارد و نمی توان محتوا های دلخواه را بدون اهمیت دادن به جنبه های هنری و تکنیکی به مخاطب انتقال داد.
همین تاکید بیش از حد بر روی جنبه های مضمونی و محتوا های خاص هم عامل دیگری است که باعث افت کیفیت هنری و تکنیکی سریال ها شده است. محتوا زمانی به برترین شکل می تواند منتقل گردد که به برترین نحو در دل ساختار داستان ها پنهان شده باشد؛ وقتی این محتوا ها و مضمون ها بیش از حد آشکار بیان می شوند حاصل کار چیزی جز آثار شعارزده و بی کیفیت نخواهد بود.
منبع: فرادید